جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
cazar
01
شکار کردن
مثالها
Mi abuelo solía cazar con perros.
پدربزرگم با سگها شکار میکرد.
Ellos van a cazar ciervos en el bosque.
آنها قصد دارند در جنگل گوزن شکار کنند.
02
فهمیدن, گرفتن
مثالها
¿ Cazaste la broma que hizo Juan?
آیا دریافت کردی که جوک خوان چیست ؟
Me costó cazar la idea principal del texto.
برای من دشوار بود که ایده اصلی متن را دریابم.
03
بهدست آوردن
مثالها
Consiguió cazar un buen puesto de trabajo.
او توانست یک موقعیت شغلی خوب را به دست آورد.
Cazó un descuento increíble en la tienda.
Cazar یک تخفیف شگفتانگیز در فروشگاه.



























