جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Barbero
01
آرایشگر
مثالها
El barbero me cortó el cabello muy bien.
آرایشگر موهای مرا خیلی خوب کوتاه کرد.
Voy al barbero todos los meses.
من هر ماه به آرایشگر میروم.
barbero
01
چاپلوس, پاچهخوار
مثالها
Ese empleado es muy barbero con el jefe.
آن کارمند با رئیس بسیار barbero است.
Los políticos suelen rodearse de gente barbera.
سیاستمداران اغلب خود را با افراد barbero احاطه میکنند.



























