جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
alterar
[past form: alteré][present form: altero]
01
بهم ریختن, مختل کردن، بر هم زدن
مثالها
El ruido puede alterar el sueño de las personas.
سر و صدا میتواند خواب افراد را به هم بزند.
La situación económica puede alterar el mercado.
وضعیت اقتصادی میتواند بازار را مختل کند.



























