جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
sazonar
[past form: sazoné][present form: sazono]
01
چاشنی زدن, ادویه زدن، طعمدار کردن
مثالها
Es importante sazonar la carne antes de cocinarla.
مهم است که گوشت را قبل از پختن چاشنی بزنید.
Ella sazona la sopa con pimienta y sal.
او سوپ را با فلفل و نمک چاشنیدار میکند.



























