جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
freír
[past form: freí][present form: frío]
01
سرخ کردن
مثالها
Voy a freír las patatas para la cena.
من قصد دارم سیبزمینیها را برای شام سرخ کنم.
No se debe freír con aceite reutilizado.
نباید با روغن استفادهشده سرخ کرد.



























