جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
La mitad
[gender: feminine]
01
نیم, نصف
مثالها
Comí solo la mitad de la pizza.
من فقط نصف پیتزا را خوردم.
La mitad de los estudiantes llegó tarde a clase.
نیمی از دانشآموزان دیر به کلاس رسیدند.
جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
نیم, نصف