جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
tenso
01
پرتنش, مضطرب، نگران
مثالها
Ella se mostró tensa al hablar en público.
او هنگام صحبت در جمع مضطرب به نظر میرسید.
Los estudiantes estaban tensos durante el examen.
دانشآموزان در طول امتحان مضطرب بودند.



























