جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
llamar
[past form: llamé][present form: llamo]
01
تماس گرفتن, زنگ زدن
مثالها
Llamo a mi madre todos los días.
تماس میگیرم با مادرم هر روز.
¿ Puedes llamar al doctor, por favor?
میتوانید تماس بگیرید با دکتر، لطفاً؟
02
صدا زدن
مثالها
Llamé a mi amigo para que viniera.
تماس گرفتن با دوستم تا بیاید.
La profesora llamó a los alumnos al frente.
معلم دانشآموزان را به تخته سیاه فراخواند.
03
نامیدن
مثالها
Llamamos a nuestro hijo Juan.
ما پسرمان را خوان صدا میزنیم.
¿ Cómo llamas a tu profesora?
چگونه معلم خود را صدا میکنید ؟
3.1
نامیده شدن
مثالها
Mis gatos se llaman Nieve y Sol.
گربههای من نامیده میشوند Nieve و Sol.
¿ Cómo se llama esta canción?
این آهنگ چه نامیده میشود ؟



























