جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
La moneda
[gender: feminine]
01
سکه
مثالها
Encontré una moneda antigua en el parque.
من یک سکه قدیمی در پارک پیدا کردم.
La moneda de un euro es redonda y plateada.
سکه یک یورویی گرد و نقرهای رنگ است.
02
پول رایج, واحد پول
مثالها
La moneda de Japón es el yen.
ارز ژاپن ین است.
La moneda se devalúa cuando hay inflación.
ارز زمانی که تورم وجود دارد، ارزش خود را از دست میدهد.



























