جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
El grado
[gender: masculine]
01
مدرک, مدرک دانشگاهی
مثالها
Ella obtuvo un grado en ingeniería.
او یک مدرک در رشته مهندسی دریافت کرد.
El grado de medicina dura varios años.
مدرک پزشکی چندین سال طول میکشد.
02
درجه
مثالها
La temperatura alcanzó un grado muy alto hoy.
دما امروز به درجه بسیار بالایی رسید.
El nivel de contaminación ha alcanzado un grado peligroso.
سطح آلودگی به یک درجه خطرناک رسیده است.
03
درجه (روابط خانوادگی)
مثالها
En este país, el grado de consanguinidad afecta la herencia.
در این کشور، درجه خویشاوندی خونی بر ارث تأثیر میگذارد.
El grado de parentesco puede influir en la custodia de los hijos.
درجه خویشاوندی میتواند بر حضانت کودکان تأثیر بگذارد.
