جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
El crucero
[gender: masculine]
01
کشتی کروز (مسافربری)
مثالها
El crucero zarpa mañana desde el puerto.
کشتی کروز فردا از بندر حرکت میکند.
Pasamos una semana en un crucero por el Caribe.
ما یک هفته را در یک کشتی تفریحی در دریای کارائیب گذراندیم.
02
تقاطع, ترانسبت
مثالها
La cúpula se eleva sobre el crucero de la basílica.
گنبد بر فراز ترانسبت کلیسای بازیلیکا بلند میشود.
El crucero define la planta de cruz de la iglesia.
ترانسیپت طرح کف صلیبی شکل کلیسا را تعریف میکند.



























