جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
crujiente
01
ترد
مثالها
Me gusta el pan recién horneado y crujiente.
من نان تازه پخته شده و ترد را دوست دارم.
La ensalada tiene verduras crujientes.
سالاد سبزیجات ترد دارد.
02
جیرجیرکننده, غژغژکننده
مثالها
El piso de madera crujiente sonaba cada vez que caminaba.
کف چوبی جیرجیرکننده هر بار که راه میرفتم صدا میداد.
La silla vieja está crujiente cuando alguien se sienta.
صندلی قدیمی جیرجیرکننده است وقتی کسی روی آن مینشیند.



























