جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
La mujer
[gender: feminine]
01
زن, خانم
مثالها
La mujer está leyendo un libro.
زن در حال خواندن یک کتاب است.
Esa mujer es muy amable.
آن زن بسیار مهربان است.
02
زن, همسر
مثالها
Mi mujer y yo vamos de vacaciones.
همسرم و من در حال رفتن به تعطیلات هستیم.
¿ Has visto a la mujer de Carlos?
آیا همسر کارلوس را دیدهای ؟
mujer
01
بیخیال!
مثالها
¡ Mujer, no te enfades! Lo hice sin mala intención.
زن، عصبانی نشو! من این کار را بدون قصد بد انجام دادم.
¡ Mujer, no llores más, todo va a salir bien!
زن، دیگر گریه نکن، همه چیز خوب خواهد شد!



























