جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
El nieto
[gender: masculine]
01
نوه (مذکر), نوه مذکر
مثالها
Mi nieto tiene cinco años.
نوه من پنج ساله است.
El nieto visita a su abuela los domingos.
نوه یکشنبهها به دیدن مادربزرگش میرود.
02
نوه
مثالها
Tengo un nieto que vive en Alemania.
من یک نوه دارم که در آلمان زندگی میکند.
El nieto de María toca el violín.
نوه ماریا ویولن مینوازد.



























