جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
La tía
[gender: feminine]
01
خاله, عمه
مثالها
Mi tía vive en otra ciudad.
عمهام در شهر دیگری زندگی میکند.
Vamos a visitar a la tía Carmen el domingo.
ما قصد داریم روز یکشنبه از عمه کارمن دیدن کنیم.
02
دختر (اسپانیا), زن
مثالها
¡ Tu jefa es una tía batalladora!



























