جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
La zanahoria
[gender: feminine]
01
هویج
مثالها
Comí una zanahoria cruda en el almuerzo.
من یک هویج خام در ناهار خوردم.
La zanahoria es buena para la vista.
هویج برای بینایی خوب است.
جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
هویج