جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
profundo
01
عمیق
مثالها
El río es muy profundo en esta parte.
رودخانه در این قسمت بسیار عمیق است.
Cavaron un hoyo profundo para plantar el árbol.
آنها یک گودال عمیق حفر کردند تا درخت را بکارند.
02
عمیق, شدید
مثالها
Tiene un conocimiento profundo de la historia.
او دانش عمیقی از تاریخ دارد.
Sintió un dolor profundo en el corazón.
او دردی عمیق در قلبش احساس کرد.
03
عمیق (خواب)
مثالها
El niño cayó en un sueño profundo.
کودک در خواب عمیق فرو رفت.
Después del trabajo, tuvo un sueño profundo y reparador.
بعد از کار، او یک خواب عمیق و ترمیمکننده داشت.



























