جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
El programa
[gender: masculine]
01
برنامه
مثالها
Instalé un nuevo programa en mi computadora.
من یک برنامه جدید روی کامپیوترم نصب کردم.
Este programa ayuda a editar fotos fácilmente.
این برنامه به ویرایش عکسها به راحتی کمک میکند.
02
برنامه (تلویزیونی، رادیویی و...)
مثالها
El programa de televisión empieza a las ocho.
برنامه تلویزیونی ساعت هشت شروع میشود.
Me gusta mucho ese programa de radio.
من خیلی آن برنامه رادیویی را دوست دارم.
03
طرح
مثالها
Este programa ayuda a las personas a encontrar empleo.
این برنامه به افراد در یافتن شغل کمک میکند.
La universidad ofrece un programa de intercambio estudiantil.
دانشگاه یک برنامه تبادل دانشجویی ارائه میدهد.
04
برنامه
مثالها
El programa de maestría tiene una duración de dos años.
برنامه کارشناسی ارشد دو سال طول میکشد.
La escuela ofrece un programa bilingüe desde el primer grado.
مدرسه از کلاس اول یک برنامه دو زبانه ارائه میدهد.
