جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
grande
01
بزرگ
مثالها
Tengo un perro grande.
من یک سگ بزرگ دارم.
La ciudad es grande y bonita.
شهر بزرگ و زیبا است.
02
قدبلند
مثالها
Su hijo ya está muy grande.
پسرش از قبل بسیار بلند است.
Ese jugador es el más grande del equipo.
آن بازیکن بلندترین بازیکن تیم است.
03
زیاد
مثالها
Hay una gran cantidad de gente aquí.
تعداد زیادی از مردم اینجا هستند.
Recibió una gran suma de dinero.
او مبلغ بزرگی از پول دریافت کرد.
04
شدید
مثالها
Siento una gran alegría por verte.
من از دیدن تو احساس بزرگ شادی میکنم.
Pasó por una gran tristeza.
او از یک غم بزرگ گذشت.
05
مهم, بزرگ
مثالها
Fue un gran descubrimiento para la ciencia.
این یک کشف بزرگ برای علم بود.
La educación es un gran tesoro.
آموزش یک گنج بزرگ است.



























