جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
hexagonal
01
ششضلعیمانند
having six equal sides and six angles
مثالها
The honeycomb displayed a hexagonal arrangement of cells, efficiently utilizing space in the beehive.
موم عسل یک چیدمان شش ضلعی از سلولها را نشان داد و به طور مؤثر از فضای کندو استفاده کرد.
The tabletop had a unique hexagonal design, adding a modern and geometric touch to the furniture.
روی میز یک طراحی ششضلعی منحصربهفرد داشت که حال و هوای مدرن و هندسی به مبلمان اضافه میکرد.
درخت واژگانی
hexagonal
hexagon
