جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
graspable
مثالها
The concept was difficult at first, but soon it became graspable.
مفهوم در ابتدا دشوار بود، اما به زودی قابل درک شد.
He presented the theory in a way that was easily graspable by the audience.
او این نظریه را به گونهای ارائه داد که به راحتی قابل درک برای مخاطبان بود.
درخت واژگانی
graspable
grasp



























