جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
globose
01
کرویشکل, گویمانند، توپچهمانند
having a round or spherical shape
مثالها
The cactus had globose green stems that stored water to survive in arid environments.
کاکتوس ساقههای سبز کروی داشت که آب را برای زنده ماندن در محیطهای خشک ذخیره میکرد.
She admired the globose shape of the paper lanterns hanging from the ceiling.
او از شکل کروی فانوسهای کاغذی آویزان از سقف تحسین کرد.



























