جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
foolishly
مثالها
She foolishly invested her entire savings in a risky business venture without proper research.
او احمقانه تمام پسانداز خود را در یک سرمایهگذاری پرریسک بدون تحقیق مناسب سرمایهگذاری کرد.
The politician spoke foolishly, making promises that were impractical and unrealistic.
سیاستمدار احمقانه صحبت کرد، وعدههایی داد که غیرعملی و غیرواقعبینانه بودند.



























