جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
flat out
01
با حداکثر سرعت
at the maximum speed
مثالها
The athlete sprinted flat out to cross the finish line ahead of the competition.
ورزشکار با حداکثر سرعت دوید تا از خط پایان قبل از رقابت عبور کند.
The chef worked flat out to prepare a gourmet meal for the large banquet.
آشپز با تمام سرعت کار کرد تا یک وعده غذایی گورمه برای ضیافت بزرگ آماده کند.
مثالها
She told me flat out that I was n't qualified for the job.
او به من صریحاً گفت که من برای این شغل واجد شرایط نبودم.
He denied the accusations flat out without offering any explanation.
او اتهامات را کاملاً رد کرد بدون اینکه هیچ توضیحی ارائه دهد.



























