جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
feasibly
01
عملی, به صورت واقع بینانه
in a practical and realistic manner
مثالها
The project can feasibly be completed within the given timeframe.
پروژه میتواند به صورت عملی در چارچوب زمانی داده شده تکمیل شود.
Feasibly, we can implement the new system without disrupting current operations.
به صورت عملی, ما میتوانیم سیستم جدید را بدون اختلال در عملیات جاری پیادهسازی کنیم.
درخت واژگانی
feasibly
feasible
feas



























