جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
evermore
01
برای همیشه, ابدی
continuously and without interruption, often used in religious, poetic, or formal contexts
مثالها
May peace and harmony reign evermore in our hearts.
باشد که صلح و هماهنگی برای همیشه در قلبهای ما حکمفرما باشد.
The sacred text declares that love shall endure evermore.
متن مقدس اعلام میکند که عشق برای همیشه پایدار خواهد ماند.
مثالها
The legend of the fallen king will be told evermore.
افسانه پادشاه سقوط کرده برای همیشه روایت خواهد شد.
Their names will be honored in history evermore.
نامهایشان در تاریخ برای همیشه گرامی داشته خواهد شد.



























