جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Evaluation
01
ارزیابی, برآورد
a judgment on the quantity and quality of something after careful consideration
مثالها
The evaluation of the project's success will be based on the achievement of key performance indicators.
ارزیابی موفقیت پروژه بر اساس دستیابی به شاخصهای کلیدی عملکرد خواهد بود.
Before making a decision, the committee will conduct an evaluation of all the proposals submitted.
قبل از تصمیمگیری، کمیته ارزیابی تمام پیشنهادهای ارائه شده را انجام خواهد داد.
02
ارزیابی, سنجش
the act of determining, measuring, or establishing the value or worth of something
مثالها
The museum arranged an evaluation of the painting.
موزه یک ارزیابی از نقاشی ترتیب داد.
They performed an evaluation to set the insurance value.
آنها یک ارزیابی انجام دادند تا ارزش بیمه را تعیین کنند.
درخت واژگانی
reevaluation
underevaluation
evaluation
evaluate
evalu
