جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
to amend
01
اصلاح کردن
to make changes or additions to a document, law, contract, or similar text in order to correct or update it
Transitive: to amend a document or law
مثالها
The committee decided to amend the proposal to address concerns raised during the discussion.
کمیته تصمیم گرفت پیشنهاد را اصلاح کند تا نگرانیهای مطرح شده در طول بحث را برطرف کند.
Lawmakers gathered to amend the constitution and incorporate new provisions.
قانونگذاران گرد هم آمدند تا قانون اساسی را اصلاح کنند و مقررات جدیدی را در آن بگنجانند.
02
اصلاح کردن, بهتر کردن، ترمیم کردن
to make adjustments to improve the quality or effectiveness of something
Transitive: to amend sth
مثالها
The author amended the manuscript by revising the plot to create a more engaging story.
نویسنده با بازنگری در طرح، دستنوشته را اصلاح کرد تا داستان جذابتری ایجاد کند.
She amended her resume by adding new skills and experiences.
او با افزودن مهارتها و تجربیات جدید، رزومه خود را اصلاح کرد.
03
اصلاح کردن, بهبود بخشیدن
to undergo improvement or correction
Intransitive
مثالها
Over time, he realized his mistakes and attitudes, and his behavior slowly amended.
با گذشت زمان، او متوجه اشتباهات و نگرشهایش شد و رفتارش به آرامی اصلاح شد.
With regular exercise and a balanced diet, her overall health amended.
با ورزش منظم و رژیم غذایی متعادل، سلامت کلی او بهبود یافت.
درخت واژگانی
amendable
amendatory
amended
amend
