جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Dentist
مثالها
I was nervous before my dental appointment, but the dentist made me feel comfortable.
قبل از قرار دندانپزشکی ام عصبی بودم، اما دندانپزشک به من احساس راحتی داد.
My friend wants to become a dentist and help people have healthy smiles.
دوستم میخواهد دندانپزشک شود و به مردم کمک کند تا لبخندهای سالمی داشته باشند.
درخت واژگانی
dentistry
dentist



























