جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
crossways
مثالها
She laid the planks crossways over the stream to create a simple bridge.
او تختهها را به صورت عرضی روی جویبار قرار داد تا یک پل ساده بسازد.
The fallen tree lay crossways on the path, forcing hikers to climb over it.
درخت افتاده به عرض مسیر خوابیده بود، وادار کردن کوهنوردان به بالا رفتن از روی آن.



























