جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
to crank out
[phrase form: crank]
01
به تعداد زیاد تولید کردن, به تعداد زیاد ساختن
to produce or create something quickly and in large quantities
مثالها
The bakery had to crank out hundreds of pastries to meet the high demand during the festival.
نانوایی مجبور شد برای پاسخگویی به تقاضای بالا در طول جشنواره، صدها شیرینی تولید انبوه کند.
As the deadline approached, the writer had to crank out several articles for the magazine.
همانطور که مهلت نزدیک میشد، نویسنده مجبور شد چندین مقاله برای مجله تولید کند.



























