جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
crap
01
لعنت! قهوه رو روی پیراهنم ریختم., وای نه! قهوه رو روی پیراهنم ریختم.
used to express frustration, annoyance, or disappointment
مثالها
Crap! I spilled coffee all over my shirt.
لعنت! قهوه رو روی تمام پیراهنم ریختم.
Crap! I ca n't believe I have to work late again.
لعنت! باور نمیکنم مجبورم دوباره دیروقت کار کنم.
to crap
01
مدفوع کردن, رفتن به دستشویی
have a bowel movement



























