جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Cottage
مثالها
They spent the weekend at a charming cottage by the lake.
آنها آخر هفته را در یک کلبه دلفریب کنار دریاچه گذراندند.
The artist rented a cozy cottage in the mountains for inspiration.
هنرمند یک کلبه دنج در کوهستان اجاره کرد تا الهام بگیرد.
درخت واژگانی
cottage
cot



























