جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
conceivably
01
به طور قابل تصور, احتمالا
in a manner that is possible or capable of being imagined or believed
مثالها
With proper planning, the project could conceivably be completed ahead of schedule.
با برنامهریزی مناسب، پروژه میتواند قابل تصور زودتر از برنامه تکمیل شود.
In ideal weather conditions, the hike could conceivably be done in a single day.
در شرایط آب و هوایی ایدهآل، پیادهروی به طور قابل تصوری میتواند در یک روز انجام شود.
درخت واژگانی
inconceivably
conceivably
conceivable
conceive



























