جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Computation
01
محاسبه
the process of calculating numerical results through the performance of math operations like addition, subtraction, multiplication and division
مثالها
To check their answer, students did the computation again step-by-step on paper.
برای بررسی پاسخشان، دانشآموزان محاسبه را قدم به قدم روی کاغذ دوباره انجام دادند.
Computers are really good at doing repetitive computations to crunch big numbers.
کامپیوترها در انجام محاسبات تکراری برای پردازش اعداد بزرگ واقعاً خوب هستند.
02
محاسبه
the act of doing calculations in an organized way to solve a problem
مثالها
Engineers performed computations to analyze the structural stresses and determine if the design was safe.
مهندسان محاسباتی را برای تحلیل تنشهای ساختاری و تعیین ایمنی طراحی انجام دادند.
Scientists recorded experimental data and performed computations to test their hypotheses.
دانشمندان دادههای آزمایشی را ثبت کردند و محاسبات را برای آزمایش فرضیههای خود انجام دادند.
درخت واژگانی
computational
computation
compute
