جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Blep
01
یک لحظه کوچک بیرون آوردن زبان, زبان کمی بیرون زده
a small, often cute instance of an animal sticking its tongue out slightly
مثالها
I caught my cat in a blep this morning.
من گربهام را در حال انجام یک blep امروز صبح گرفتم.
That dog's blep is the funniest thing I've seen all day.
بلپ آن سگ بامزهترین چیزی است که امروز دیدهام.



























