جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Castling
01
قلعه (شطرنج), شاقلعه
a move in the game of chess that allows the king and one of the rooks to move simultaneously
مثالها
The player performed castling to move the king to a safer spot behind the pawns.
بازیکن قلعهبندی را انجام داد تا شاه را به جای امنتری پشت سربازها منتقل کند.
In that match, castling helped him secure his position and avoid any immediate threats to his king.
در آن مسابقه، قلعهبازی به او کمک کرد تا موقعیت خود را ایمن کند و از هرگونه تهدید فوری به شاه خود جلوگیری کند.
درخت واژگانی
castling
castle
