جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Bravado
مثالها
His bravado often preceded him, with his confident demeanor masking his inner doubts and insecurities.
خودنمایی او اغلب پیش از او میآمد، با رفتار مطمئنش که تردیدها و ناامنیهای درونی او را پنهان میکرد.
The soldier 's bravado on the battlefield inspired his comrades, even as they knew the risks they faced.
لاف زنی سرباز در میدان نبرد، همقطارانش را الهام بخشید، حتی وقتی که میدانستند با چه خطراتی روبرو هستند.



























