جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Infill station
01
ایستگاه پرکن, ایستگاه میانی
a new train or bus station built on an existing line to serve an area that previously did not have a nearby station
مثالها
The city decided to build an infill station between two busy stops to make commuting easier for residents.
شهر تصمیم گرفت یک ایستگاه پرکننده بین دو توقف شلوغ بسازد تا رفت و آمد ساکنان را آسانتر کند.
The new infill station reduced the travel time for many people living in the suburbs.
ایستگاه پرکننده جدید زمان سفر را برای بسیاری از افراد ساکن در حومه شهر کاهش داد.
