جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Hyperpartisanship
01
حزب گرایی افراطی, فرا حزبی
an extreme allegiance to a particular political party or ideology
مثالها
The increasing hyperpartisanship in Congress has made it difficult to pass bipartisan legislation.
فرا حزبیگرایی فزاینده در کنگره، تصویب قوانین دوحزبی را دشوار کرده است.
The debate on social media quickly devolved into hyperpartisanship, with users attacking each other based on party lines.
بحث در رسانههای اجتماعی به سرعت به فرا حزبیگرایی تبدیل شد، با کاربرانی که بر اساس خطوط حزبی به یکدیگر حمله میکردند.
درخت واژگانی
hyperpartisanship
partisanship
partisan
