جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
alack
01
افسوس, وای
used to express sorrow, regret, or pity
مثالها
Alack, our efforts were in vain, and we have nothing to show for it.
افسوس, تلاشهای ما بیهوده بود و چیزی برای نشان دادن نداریم.
Alack, the loss of lives in the flood has left the town devastated.
افسوس, از دست دادن جانها در سیل شهر را ویران کرد.



























