جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
prospectively
01
به صورت آینده نگر, با توجه به احتمالات یا اقدامات آینده
with regard to future possibilities or actions
مثالها
The company implemented changes prospectively, aiming to improve efficiency in the upcoming fiscal year.
شرکت تغییراتی را به صورت آیندهنگرانه اجرا کرد، با هدف بهبود کارایی در سال مالی آینده.
The new policy will be applied prospectively, affecting all new hires starting next month.
سیاست جدید به صورت آیندهنگرانه اعمال خواهد شد و بر تمام استخدامهای جدید از ماه آینده تأثیر خواهد گذاشت.
درخت واژگانی
prospectively
prospective
prospect



























