جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Boner
مثالها
He realized his boner when he accidentally emailed the wrong client.
او متوجه اشتباهش شد وقتی که به اشتباه به مشتری اشتباهی ایمیل زد.
The comedian made a boner by forgetting the punchline of his own joke.
کمدین با فراموش کردن نقطه اوج لطیفه خودش یک اشتباه احمقانه مرتکب شد.
درخت واژگانی
boner
bone



























