جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
over and out
01
تمام (تماس رادیویی با بیسیم)
said in a radio communication to indicate that the conversation is over
مثالها
After delivering the status report, the pilot radioed, " Mission accomplished, over and out. "
بعد از ارائه گزارش وضعیت، خلبان رادیویی کرد، "ماموریت انجام شد، تمام و خارج."
The soldier reported their location to the base camp and then said, " All clear here, over and out. "
سرباز موقعیت خود را به اردوگاه پایگاه گزارش داد و سپس گفت: "همه چیز اینجا روشن است، تمام و خارج."



























