جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
to round on
[phrase form: round]
01
به کسی پریدن
to suddenly confront, attack, or shout angrily at someone
مثالها
She seemed calm, but she could round on you if you questioned her decisions.
به نظر آرام میرسید، اما اگر در مورد تصمیماتش سوال میکردید، ممکن بود ناگهان به شما حمله کند.
During the heated argument, he unexpectedly rounded on his friend, causing tension.
در طول بحث داغ، او به طور غیرمنتظرهای به دوستش حمله کرد، که باعث تنش شد.



























