جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
to coast along
[phrase form: coast]
01
بدون زحمت پیشرفت کردن, بدون زحمت جلو افتادن
to make progress with little effort, often by taking advantage of existing favorable circumstances
مثالها
She 's been coasting along smoothly in her job without encountering any major challenges.
او به راحتی پیش میرود در کارش بدون مواجهه با چالشهای بزرگ.
He has a natural talent for the subject, so he can coast along effortlessly without much studying.
او استعداد طبیعی در این موضوع دارد، بنابراین میتواند بدون تلاش پیش برود بدون اینکه زیاد مطالعه کند.
