جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
to clean up after
[phrase form: clean]
01
پس از مناسبت خاصی تمیز کردن, دنبال کسی تمیز کردن
to tidy, remove, or organize things following a particular activity or event
مثالها
Parents often have to clean up after their children's playtime, picking up toys and putting things back in order.
والدین اغلب مجبورند بعد از زمان بازی فرزندانشان تمیز کنند، اسباببازیها را جمع کنند و چیزها را سر جایشان بگذارند.
The catering staff stayed late to clean up after the wedding reception, ensuring the venue was left spotless.
کارکنان پذیرایی دیروقت ماندند تا بعد از پذیرایی عروسی تمیز کنند، مطمئن شدند که محل بینقص باقی ماند.
