جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
to help on with
[phrase form: help]
01
به کسی در پوشیدن چیزی کمک کردن
to assist someone in putting on a piece of clothing
مثالها
Let me help you on with your jacket.
بگذارید به شما کمک کنم تا کتتان را بپوشید.
The mother helped her toddler on with his tiny shoes, ensuring they were snug and secure for their walk.
مادر به کودک نوپای خود کمک کرد تا کفشهای کوچکش را بپوشد، مطمئن شد که آنها برای پیادهرویشان راحت و ایمن هستند.



























