جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
helpfully
01
سودمندانه, بهطور مفید
in a way that shows willingness or readiness to assist someone
مثالها
She helpfully offered to carry my groceries up the stairs.
او یاریرسانانه پیشنهاد داد که خریدهایم را از پلهها بالا ببرد.
The student helpfully raised his hand to answer the question.
دانش آموز مفیدانه دستش را بلند کرد تا به سوال پاسخ دهد.
02
به صورت مفید, به روشی کمک کننده
in a way that improves a situation or makes something easier or more effective
مثالها
The instructions were helpfully organized into simple steps.
دستورالعملها مفیدانه در مراحل ساده سازماندهی شده بودند.
She helpfully included a map at the end of the presentation.
او مفیدانه یک نقشه را در انتهای ارائه گنجاند.
درخت واژگانی
unhelpfully
helpfully
helpful
help
