جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
to self-report
01
خوداظهاری کردن
to freely provide information about oneself, often related to personal experiences, behaviors, etc.
مثالها
Participants in a research study may be asked to self-report their daily activities or feelings.
از شرکتکنندگان در یک مطالعه تحقیقاتی ممکن است خواسته شود که فعالیتهای روزانه یا احساسات خود را خودگزارش دهند.
Drivers involved in a minor accident may need to self-report the incident to their insurance company.
رانندگان درگیر در یک تصادف جزئی ممکن است نیاز داشته باشند که حادثه را به شرکت بیمه خود خود گزارش دهند.
